بنام تک مدیر دنیاهام
اندیشه های مدیریت
فصل اول:مدیریت خود
1.فکرکنید,باید راه بهتری وجودداشته باشد.
2.اقدام کنید.
3.انرا دنبال کنید.
4.اینده الان است.
5.نگرش مثبت نتیجه بخش است.
#اندیشه های مدیریت
بنام تک مدیر دنیاهام
اندیشه های مدیریت
فصل اول:مدیریت خود
1.فکرکنید,باید راه بهتری وجودداشته باشد.
2.اقدام کنید.
3.انرا دنبال کنید.
4.اینده الان است.
5.نگرش مثبت نتیجه بخش است.
#اندیشه های مدیریت
بسم الله الرحمن الرحیم
1.حقیقت ایمان : عبارتست ازتسلیم بودن درظاهر وباطن دربرابر حق,بنابراین اگر کسی به چیزی یقین دارد اما تسلیم آن نیست به ان ایمان ندارد.بلکه دارای کفر جحودی است.
امام صادق (علیه السلام )فرمودند:یکی ازاقسام کفر کفر جحودی است .ویکی ازشعبه های جحودی را این می داند که انسان چیزی را انکار کند در حالی که می داند حق است.
از وصیت های پیامبر (صلوات الله وعلیه) به امیرالمومنین(علیه السلام): ای علی 7خصلت است که هرکس داشته باشد به حقیقت ایمان وکمال ان رسیده و درهای بهشت برویش گشاده میشود. 1.کسی که وضوی کامل بگیرد, 2.نماز را کامل بخاند, 3.خشمش را نگاه دارد , 4.زبانش را زندانی کند, 5.برای گناهانش استغفارکند, 6.زکات مالش را بپردازد, 7.خیرخواه خاندان پیامبرش باشد.
#نکات ناب
امام صادق (علیه السلام)فرمودند:ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد وباید یکی یکی انهارا طی کرد وپیموده شود.
ایمان از جهت های متعدد قابل بحث است که به پنج مورد آن اشاره میکنیم:1-حقیقت ایمان 2-مراتب ایمان 3-ارکان ایمان 4-نشانه های مومن 5-ارزش مومن
#نکات ناب
سنایی غزنوی
ای گزیده مر تورا از خلق رب العالمین
آفرین گوید همی بر جان پاکت آفرین
از برای اینکه ماه و آفتابت چاکرند
می طواف آرد شب و روز آسمان گرد زمین
خال تو بس با کمال و فضل تو بس با جمال
روی تو نور مبین و رأی تو حبل المتین
نقش نعل مرکب تو قبله روحانیان
خاک پای چاکرانت توتیای حور عین
مرگ با مهر تو باشد خوشتر از عمر ابد
زهر با یاد تو باشد خوشتر از ماه معین
ای سواری کت سزد گر باشد از برقت براق
برسرش پروین لگام و مه رکاب و زهره زین
بر تن و جان تو بادا آفرین از کردگار
جبرئیل از آسمان بر خلق تو کرد آفرین
از برای اینکه تا آسان کند این دین خویش
آدمی از آدم آرد حور از خلد برین
جبرئیل ار نام تو در دل نیاوردی به یاد
نام او در مجمع حضرت کجا بودی امین
این صفات و نعت آن مرداست کاندر آسمان
از برای طلعتش می تابد این شمس مبین
نور رخسارت دهد نور قبولش را مدد
سایه زلفت شب هجرانش را باشد کمین
زین قلم زن با قلم گر تو نباشی هم نشان
وین قدم زن با ندم گر تو نباشی هم نشین
ای سنایی گر ز دانایی بجویی مهر او
جز کمالش را مدان و جز جمالش را مبین
اژدهای عشق را خوردن چه باید ای عجب
گاه شرک از کافران و گاه دین از بوالیقین
فروغ همه آفرینش بدوست